گالری ایرانشهر در دومین آرت‌فر تیر

۱۲ تیر ۱۳۹۸
دومین _ تیرآرت _ در پردیس چارسو

گالری ایرانشهر در دومین آرت‌فر تیر از تاریخ ۴ تا ۷ تیرماه ۱۳۹۸ آثاری از پری‌یوش گنجی، نصرت‌الله مسلمیان، ژاله طالب‌پور، داوود زندیان و مهدی شیراحمدی را در محل پردیس چارسو به نمایش درمی‌آورد. این مجموعه گستره‌ای از چند رویکرد متفاوت در هنر مدرن و معاصر را دربرمی‌گیرد و نمونه‌ آثاری از هنرمندان پیشرو و جوان گالری ایرانشهر ارائه می‌دهد.

پری‌یوش گنجی از هنرمندان پیشرویی است که در مسیر کاری خود سنن هنری و تکنیک‌های متنوعی را آزموده است. در دو اثر به نمایش درآمده از مجموعه متاخر‌ گل‌های او، ترکیبی از بداهه و محاسبه، تصویری بیان‌گر و چشم‌نواز ترسیم می‌کنند که از نقاط اوج دوران کاری او محسوب می‌شود.
از سویی دیگر در نقاشی نصرت‌الله مسلمیان کشف و گسترش امکانات رسانۀ نقاشی بر همه چیز مقدم است. پیوستگی مسلمیان در این راه بیان تصویری سخت منسجمی را به نمایش می‌گذارد که در نقاشی معاصر ایران کم‌نظیر است و مشخصه‌های آن بدنۀ کاری مسلمیان را به‌روشنی متمایز می‌‌کند. انبساط و تعلیق عناصر بصری، چندپارگی فضا، و زیست همزمان بیان‌های مختلف در یک تصویر واحد از مشخصه‌های کار او است.


در آثار داوود زندیان تاثیر زیست دیاسپورایی با بیان شخصی او در عالم نوستالژی، در تلفیق با نگاه ستایشگر به گذشتۀ سرزمینش رقم می‌خورد؛ آموخته‌های گسترده او در سبک‌های مختلف نقاشی منجر به خلق آثاری می‌شود که بسیاری از مشخصات نقاشی معاصر را داراست: بیانگری در طرح و رنگ، روایتگری، طرد قواعد مرسوم پیشین در باب سبک و انسجام ساختار، ترکیب‌بندی و رنگ کنارهم‌نشینی ساحت‌ها و زوایای دید. در میان تجارب تصویری هنرمند، سنت ایرانی نقاشی قهوه‌خانه و خیالی سازی از باب روایتگری و داستان گویی آن، که تعدد ساحت های تصویر و حضور همزمان عناصر مختلف در قاب واحد تصویر را می‌طلبد، بر شکل گیری این شیوه بسیار موثر بوده است.

جزئی از اثر

نقاشی هشت لتی ژاله طالب‌پور با الهام از درونمایۀ «کشتار بی‌گناهان» خلق شده‌ است. این مضمون تاریخ هنری، برگرفته از عهد جدید است و در دوره‌های مختلف تاریخ هنر، از جمله رنسانس، باروک و پس از آن مکرراً تصویر شده است. ژاله طالب‌پور این اثر چشمگیر را در ابعاد بسیار بزرگ با تکنیک نفس‌گیر و منحصربه‌فرد خود خلق کرده است. مواجهه با مجسمه‌ مهدی شیراحمدی تلاقی با موجودیتی مادی است که در عین شیئیت و فرم خاص خود، ما را به سنتی و جهانی یادآور کاشی معرق، قالی یا خاتم فرامی‌خواند. او با شکل خاص کارماده -باریکه‌های چوب و فلز و استخوان- و کاربست فن ویژۀ خاتم‌کاری در پیکره‌سازی، هنر خود را در امتداد سنن هنری سرزمینش جای می‌دهد، و از سوی دیگر با آوردن فنّی از جهان «صنایع دستی» به عالم هنر والا، شأن هنری آنچه در اطلاق به صناعت محدود شده را بدان باز می‌گرداند. در این مجسمه محتوا مستقیماً از درون اثر برمی‌خیزد، و مکالمه‌ای بین درون و برون درمی‌گیرد تا سطح بیرون، وضعیت درون را افشا کند.