دهه ۸۰ دههی خاطرهانگیزی برای هنر معاصر بود. برای عموم مردم ایندهه با نام دوهنرمند عجینشده، ژان میشل باسکیا Jean-Michel) Basquiat) و کیت هرینگ (Keith Haring). کارهای آنها بهطورمنظم مورد بررسیهای عمده، حراجهای رکوردشکن و مشارکت با مارکهای پوشاک مانند Uniqlo است. با تمرکز بر روی این دوهنرمند، هنرمندان دیگری که سهم قابل توجهی از هنر ایندهه داشتند، از جمله مارتین وونگ (Martin Wong)، دیوید ووناراویچ (David Wojnarowicz) ، گریر لنکتون(Greer Lankton) و تسنگ کوونگ چی(Greer Lankton)، روبه فراموشی هستند.
مستند جدیدی به نام Kenny Scharf : When Worlds Collide نمایانگر یک تلاش برای اثبات همین موضوع است. دوست نزدیک هر دو ژانمیشلباسکیا و کیتهرینگ، سومین هنرمند مشهور آندوره، کنی شارف(Kenny Scharf)که مانند دو ستاره اصلی آندوره مشهور نشد. این فیلم به کارگردانی مکس باش(Max Basch) و مالیا شارف (Malia Scharf) دختر هنرمند، تلاش میکند تا شارف را در دوره فرهنگی خود قرار دهد.
کنیشارف پیوند جالبی بین زندگی و هنرش ایجادکردهبود، تلویزیونها را با رنگهایروشن نقاشیمیکرد، ویدئوآرت تولیدمیکرد ، و آپارتمان خودرا به چیزی شبیه به یک اثرهنری برای خودش تبدیل میکرد. او در مصاحبه ای از دهه ۸۰ ، هنگامیکه کنار هارینگ روی یک کاناپه نشستهاست، میگوید: “من دوستندارم بین هنر و محیط زندگیام تمایزی قائل شوم.
برخلاف هنرمندان این دهه، کنیشارف هنوز زندهاست و در سالهایاخیر اشکال جدیدی از هنرخیابانی را بهکارگرفتهاست، بهگونهای که مشعل رفقای سقوطکرده خود هارینگ و باسکیا را حمل میکند.