مجسمه‌های محمدرضا خلجی

افتتاحیه
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
اختتامیه
۱۱ خرداد ۱۳۹۷
ساعت کاری
16 تا 21

نگاهی به مجسمههای محمدرضا خلجی

زروان روح بخشان

 

می‌­دانیم که انسان موجودی اجتماعی است و آنچه اجتماع می‌­نامیم نه فقط حاصل گرد هم آمدن انسان‌­ها که در واقع نتیجه­ مجموعه‌­ای از قوانین و قراردادهایی بوده که در طول تاریخ بارها تغییر کرده­‌اند. سنت و فرهنگ ناشی از آن نیز که خود حاصل قراردادهای اولیه بوده است، عامل ایجاد قواعد ثانویه گردیده و به مرور شیوه‌­های مختلف نظام­‌های اجتماعی امروز را سامان داده است. سنت همواره مسائلی را پیش روی بشر قرار داده که اغلب پرسش برانگیز اما بی­‌پاسخ مانده­‌اند؛ زیرا که سنت اساساً پاسخ نمی­‌دهد، فقط حکم می­‌کند و این حکم اغلب کلی و همگانی است. چنین است که نظام‌­های برآمده از چنین سنت­‌هایی به یکسان­‌سازی افراد اجتماع انسانی تمایل بسیار دارند. این نظام­‌ها، از خانواده تا جامعه، قالبی یک­دست را برای همه­ افراد تعریف کرده و آن را به مثابه الگوی مثالین ترویج می­‌کنند.

در چنین وضعیتی گویی پیروی از آن الگوی کلی در نفس خود عملی ارزشمند تلقی می­‌شود و در مقابل آن، فردیت افراد نادیده گرفته شده و اساساً چندان ارزش محسوب نمی­‌شود. این در حالی است که می­‌دانیم هر انسانی به متفاوت بودن و خاص بودن متمایل است و هر قدر هم که بخواهد پیرو آن الگوی کلی اجتماع باشد، ناخودآگاه در امتداد فردیت خود، دست کم گاهی از مسیر آن قالب خارج می­‌شود؛ گویی اگر هر دو پای وی را هم در راه نگه داریم، پای دیگری در می­‌آورد از راه می‌­گریزد.

در آثار محمدرضا خلجی آن دیگری همواره گریزان، با همان نشانه‌­های قالب کلی نمایان شده است. بدن­‌های خلاصه شده در پاها به همراه پای سوم که هم هست و هم نیست، تمایل به عبور از مرزها و حدود قالب را تداعی می‌­کنند. این در حالی است که هیچ تنی انگار از آن چارچوب الگووار رهایی ندارد. زن و مرد، ایستاده و افتاده، راست یا سر و ته، همه و همه گرفتار قالبی صلب و سخت هستند که با استناد به سنت و فرهنگی پر از تبختر، هیچ پاسخی به هیچ پرسشی نمی­‌‌دهد؛ حکم را صادر کرده و آن را لازم الاجرا می‌­داند.

آشنایی با هنرمند این نمایشگاه

محمدرضا خلجی

آثار هنری این نمایشگاه