تفسيري تازه از شمايل انسان معاصر دغدغهي اصلي سلمان خوشرو در اين مجموعه آثار است.
از آنجا كه هر تجسم تازه، امكانِ خودش را ميطلبد، او براي دستيافتن به اين امر، دست به بازخواني دوباره در مفهوم متريال كار هنرياش زدهاست.
كار او بيرون كشيدن زندگي از مترياليست كه در نگاه اول سخت بيجانند و غريبه. آنچه اين بداهگي در انباشت رنگ و مواد را سامان ميدهد بنمايههاي فيگوراتيوي است كه او در پيشانگاشتههايش ذخيرهدارد. دست آخر فرجام اين جستجوي بداهه در تركيب حسي مواد دستيافتن به آثاري در مرز ميان نقاشي و مجسمه است.