خانه » Exhibitions » همنشانی / مریم عابدی
همنشانی
هلیا دارابی
«همنشانی» محصول تجربۀ کنارِ همنشانیهای متعددی است: همنشینیِ تکههای بریده بوم؛ سنت نقاشی فیگوراتیو و انتزاعی؛ سنتهای هنرآفرینی «مردانه» و «زنانه»؛ نقاشی و مجسمه و چیدمان؛ و کلاژ و اسامبلاژ.
میریام شاپیرو در دهه ۱۹۷۰ در اشاره به آن دسته از آثار هنری زنان که مبتنی بر سر هم کردن اشیا، کلاژ، فوتومونتاژ، دوختن و چسباندن است اصطلاح «فماژ» (femmage) را به کار برد. از دید او این رهیافتها نه تنها نوعی تکنیک، بلکه گونهای متدولوژی زنانه بود؛ متدولوژی مبتنی بر دوختن، کنارهمچینی، برش، چهلتکه. شیوهای متکی بر جمعآوری و بازیافت تکههای باقیمانده و ترکیب آنها در فرایندی خلاقه، در «فرمی» جدید. فرمی که به زبانی رمزی سخن میگوید و غالبا واجد صور خیال پنهان است. در این منظر، کلاژ فعالیتی است با تاریخی دیرین که فهم ما از آن به تعریف مدرناش محدود شده است.
در آثار مریم عابدی اما، این متدولوژی برای خلق آثاری انتزاعی و مینیمال به کار رفته است. او بوم، بستر همیشگی نقاشی را میبرد و تکهتکه میکند، از نو آرایش میدهد و با نیرو و تحکم ذاتیِ فعل دوختن در ترکیبی «باصلابت» کنار هم مینشاند. محصولِ ساختارشکنی او از بوم نقاشی، دوباره در ساختی نو مجسم میشود که حاکی از رجعت و تاکیدی دوباره بر سنت نقاشی است.
پالت رنگی مریم عابدی بر این بازگشت و ارجاع تاریخ هنری تاکید میکند. دایرۀ رنگی او و تنالیتههایی که میسازد برگرفته از پالت ادوار کلاسیک تاریخ هنر است: پالتهای رنسانسی، پالت گرم و محدود باروک، و پالت خاموشِ زیرسازیهای هنرمندانی چون ورمر و ولاسکز. این ارجاع به تاریخ هنر با دقت و وسواس تمام انجام میشود. هنرمند در عین طرحافکنی شیوهای نو، دستاوردهای سنتی نقاشی را گرامی میدارد و با حساسیتی احترامآمیز اجرا میکند. ارجاع او به فعل نقاشی در شیوۀ رنگگذاریاش نیز هویدا است: او در ساختار انتزاعی این کارها، بافتها و قلمضربههای سنت نقاشی فیگوراتیو رنگ روغنی را به کار میبندد و بدینسان رفتار نقاشانه و مینیمال را نیز کنار هم مینشاند.
در «همنشانی» مریم عابدی تقسیمبندی سنتهای هنرآفرینی کمرنگ و بیاعتبار میشود و رهیافتی نو رخ مینماید که همزمان مدعی و فروتنانه است. «همنشانیها» چهلتکهها و سوزندوزیها را از یک سو و رنگسایههای باروک را از سوی دیگر به خاطر فرا میخوانند و دستدوختههای بیادعا و هنر فخیم تاریخی را همزمان احضار میکنند. آنها را میتوان کنار هم نشاند و به ترکیبها و معانی تازهای دست یافت. معانی تازهای در دل روشی که در پی یافتن شرایط امکان امتداد سنت دیرینۀ نقاشی کردن از طریق بازپیوست آن با سنت دیرینهای دیگرند: دوختن، با همه نیروی درونیاش.