حیات ناظر، هرگز دوران آرامش لبنان را به یاد نمیآورد؛ اما او آموخته است که غم و اندوه ناشی از جنگ و خرابی کشورش را به آثار هنری تبدیل کند.
در چهارم اوت سال جاری حیات در حال عزیمت به بیروت بود که با انفجاری مهیب این شهر ویران شد. در اثر این انفجار بسیاری کشته، زخمی و بیخانمان شدند. جنگ، آشفتگی سیاسی، سقوط اقتصادی، کووید-۱۹ و نهایتاً این انفجار این کشور کوچک را تقریباً از پا درآورد.
حیات مانند بسیاری به هموطنان خود در پاکسازی و بازگرداندن شهر به شکوه قبلی آن پیوست. ایده استفاده از قطعات برجای مانده از انفجار برای تهیه مجسمهای که نشان از اتحاد و بازسازی دارد از اینجا شکل گرفت. حیات هفتهها در خیابانهای ویران شده بیروت قدم زد و خرده شیشهها، قابهای شکسته و میلههای باقیمانده از ساختمانها را برای تهیه مجسمه جمعآوری کرد. حیات با بازدید از صاحبان منازل از آنها خواست تا هرآنچه که یادآور روزهای خوش زندگیشان است را به او بدهند تا در روند تهیه مجسمه از آن استفاده کند و مردم با اهدا قطعات شکسته و از بین رفته خاطراتشان به این هنرمند جوان او را شگفتزده کردند.
حیات با خاطرات مردم کشورش و با باقیمانده ساختمانهای یادآور دوران کودکیش، مجسمه زنی ساخت که پرچم کشورش را به اهتزاز درآورده است.
آثار این هنرمند همگی با مضمون اعتراض بر عملکرد دولتمردان لبنان ساخته شده که اکثرا به همین علت تخریب شدند.
حیات در مورد آخرین اثر خود میگوید:” پس از هر خرابی میتوان خانهها و ساختمانها را دوباره ساخت، اما آنچه که نمیتوان بازگرداند خاطرات است. در طول تاریخ لبنان، دولت هر آنچه را که به ما یادآوری میکند لبنان از کجا آمده است را حذف میکند که همین امر این پروژه را بسیار بااهمیت کرده است. در مبارزه با از بین رفتن تاریخ از طریق هنر صدای خود را بلند میکنیم و داستانهای خود را تعریف میکنیم تا آیندگان تاریخی برای افتخار داشته باشند.”