متولد ۱۳۳۰، سلماس، ایران
فارغ التحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران ۱۳۵۶
نصرتالله مسلمیان از مهمترین هنرمندان نوگرای نقاشی معاصر ایران است. در سال ۱۳۵۸ در دانشگاه هنر مشغول به تدریس هنر شد، و پس از آن در دانشگاه آزاد و موسسه ماه مهر و هم اکنون در موسسه هنری سکو به تدریس نقاشی می پردازند بهگفتۀ حمید کشمیرشکن: «مسلمیان متعلق به نسلی از هنرمندان است که اساساً فعالیت حرفهای خود را از اوایل دورۀ پس از انقلاب آغاز کردند و گواهی بر یکی از حساسترین دورانهای تاریخ ایران و حوادثی چون انقلاب و جنگ بودند… نسلی که به شکلی بنیادیتر با چالشهای ژرف و دغدغههای فرهنگی درگیر بودهاند».
مسلمیان از کهنالگوها، نمادهای اساطیری و استعارههای شاعرانه که در گنجینۀ میراث گذشتگان یافته است، انگارههای نو میآفریند. وی که در تمام دوره های کاری خود به دغدغه های اجتماعی و تجربه زیسته اهمیت داده است، قطعات و عناصر تابلوهایش را کلاژگونه در کنار یکدیگر قرار می دهد و حس و اندیشه مخاطب را با لایه ها و نشانه های پیچیده ی آثارش درگیر می کند. به گفته رویین پاکباز: «مسلمیان مسئلهای را پیش روی نقاشی خود مینهد که حل آن مستلزم دستیابی به یک زبان تلفیقی جدید است که این، کندوکاو در دو قلمرو زیباییشناختی مختلف را ایجاب میکند. اما طرح مسئله سنت و نوآوری برای هنرمندی انسان اندیش چون مسلمیان یک سلسله پرسشهای فلسفی را نیز پیش میآورد، به ویژه آن که هویت انسان معاصر ایرانی از دغدغههای اساسی او است.»
مسلمیان برنده جوایز متعدد از جمله برنده جایزه اول نمایشگاه نخستین دو سالانه بین المللی نقاشی جهان اسلام، ۱۳۷۹ و جایزه اول نخستین بی ینال بین المللی نقاشی پکن ۲۰۰۳ در سال ۱۳۸۲ در کشور چین شده است.
او دربارهی آثارش میگوید:
دست یابی به فرمی شخصی همراه با نوعی کنش فکری نسبت به فرایند نقاشی همیشه از دل مشغولیهای اصلی زندگی من بودهاست. این فرم اگر چه میبایست از نظر بصری غنی باشد اما پیش از آن که به زیبایی تن بدهد باید میدان را برای تأمل باز بگذارد. نگاه انتقادی نسبت به فرایند درونی کردن مدرنیسم در جامعه و هنر خودمان و توجه به مهمترین مولفهی مدرنیسم که در سوژهی مدرن تجلی پیدا میکند و سوژه مدرن در مفهوم فردیت که فرد را معنا گرا میکند مرا به دور شدن از تمرکز بر مفهوم هویت جمعی و نزدیک شدن به مفهوم هویت فردی نزدیک کرد. من همیشه مایل بودم که به فضایی برسم که بتواند دیالکتیک حیات را نشان دهد زیبایی و تراژدی همزمان. حضور عناصر تاریخی در برخی از کارهای من تنها به نیت هویتمند کردن اثر یا ایرانی کردن آن نبوده بلکه اینها پارههایی از تاریخ هستند که در زندگی معاصر حضور دارند. حضوری که گاه آزارنده و نابهنگام است و بیشتر مانع جریان یافتن حیات معاصر میشود. تلاش کردهام از خلال امکاناتی که رسانهٔ هنریام به من میدهد گذشته و حال خود را در قالب فرمی متناسب با درک و احساسات شخصی بیان کنم.
نصرت اله مسلمیان در ۲۷ آبان ۱۳۳۰ در شهر سلماس در خانهای قدیمی به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۶ به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و پس اتمام دوره دبیرستان در سال ۱۳۵۰ وارد دانشکده هنرهای زیبای تهران شد. در سال ۱۳۵۶ با فاطمه امدادیان، مجسمهساز ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای سحر و ماهنی شد. او در سال ۱۳۵۸ در دانشگاه تهران مشغول به تدریس هنر شد و در سال ۱۳۵۹ به عضویت هیئت علمی دانشکده هنرهای زیبا درآمد. بعد از انقلاب فرهنگی جزو اولین گروه از اساتیدی بود که اخراج شد. وی در سال ۱۳۶۲ خانهای در مهرشهر کرج ساخت و آتلیه جدیدی در آن بنا کرد و تا کنون در آنجا زندگی و نقاشی میکند.
مسلمیان در طول زندگی هنری خود پیوسته نمایشگاههای انفرادی از آثارش در ایران و کشورهای دیگر از جمله آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلستان، ارمنستان برگزار کردهاست. آخرین نمایشگاه آثار او اردیبهشت ۱401 در گالری ایرانشهر ودر تهران برگزار شد. وی در کنار نقاشی سخنرانیهای متعددی در ارتباط با هنر نقاشی معاصر داشتهاست. مسلمیان به جز دانشگاه هنرهای زیبای تهران در دانشکده هنرهای دراماتیک، دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی و مؤسسه تخصصی ماه مهر به تدریس مشغول بودهاست.